کتاب سرسختی اثری جاودانه از آنجلا داکورث با عنوان انگلیسی «Grit: The Power of Passion and Perseverance» و به معنای «سرسختی: قدرت اشتیاق و پشتکار» می‌باشد. همین عنوان به خوبی نشان می‌دهد که در این مقاله می‌خواهیم در مورد چه چیزی صحبت کنیم. در تمام صفحات این کتاب تلاش، پشتکار، عشق و امید موج می‌زند و اگر بخواهیم کل این کتاب را در چند جمله خلاصه کنیم، می‌توانیم بگوییم:

راز دستیابی به دستاوردها و موفقیت‌های ارزشمند و چشمگیر، استعداد و توانایی‌های ذاتی و درونی نیست بلکه سرسختی است و سرسختی آمیزه‌ای خاص و شگفت‌انگیز از اشتیاق و پشتکار است. در واقع سرسختی این است که حاضر باشیم برای اهداف بلندمدت خودمان اشتیاق و پشتکار به خرج دهیم و از هیچ تلاشی فروگذار نکنیم.

انسان‌های سرسخت افراد خاص یا دارای توانایی‌های ویژه نیستند. با مطالعه کتاب سرسختی به خوبی درک می‌کنیم که افراد سرسخت این قدرت را دارند که پای حرف خودشان بایستند، عزم راسخ خودشان را حفظ کنند و با وجود تجربه‌های شکست و روزهای تلخ و سخت، انگیزه خودشان را حفظ کنند.

در ادامه این مقاله قصد داریم کتاب سرسختی اثر آنجلا داکورث را به صورت خلاصه مرور کنیم و درس‌های مهم و اساسی که در این کتاب به چشم می‌خورد را در زندگی و کسب و کار خود به کار بگیریم. این کتاب یکی از پرفروش‌ترین آثاری است که در زمینه رشد و توسعه فردی نوشته شده است. در صورتی که تمایل دارید با درس‌هایی از کتاب سرسختی آشنا شوید تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.

آشنایی با آنجلا داکورث نویسنده کتاب سرسختی

 

آنجلا داکورث(به انگلیسی Angela Duckworth) در سال 1970 در آمریکا متولد شد و اکنون یکی از بزرگ‌ترین اساتید دانشگاه پنسیلوانیا در حوزه روان‌شناسی است. وی در کنار استادی در دانشگاه پنسیلوانیا در موسسه خودش هم تحقیق و پژوهش می‌کند. وی یک آزمایشگاه به نام کاراکتر دارد و تاکنون تحقیقات زیادی در آن انجام داده است. در واقع کتاب سرسختی حاصل تلاش‌های آنجلا داکورث در همین آزمایشگاه است.

آنجلا داکورث از پیروان واقعی روان‌شناسی موفقیت است. او تلاش می‌کند که فرهنگ آمریکایی را با قدرت اراده، تلاش، اشتیاق سوزان و پشتکار غنی کند و در این راه از هیچ تلاشی مضایقه نمی‌کند. تاکنون مراکز آمریکایی مهمی از جمله کاخ سفید، تیم‌های ملی آمریکا و مراکز بین‌المللی زیادی از جمله بانک جهانی از او درخواست کرده‌اند که با آن‌ها همکاری داشته باشد و فرهنگ خودش را در بین کارکنان این مراکز ترویج دهد.

نویسنده کتاب سرسختی در سال 2013 موفق شد جایزه‌ای تحت عنوان جایزه نوابغ را دریافت کند. کتاب سرسختی در سال 2016 به عنوان یکی از بهترین و ارزشمندترین کتاب‌های کسب و کار معرفی شد و در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های آمازون و نیویورک تایمز قرار گرفت. اکنون که با نویسنده کتاب سرسختی آشنا شدیم، زمان آن رسیده است که به خلاصه این کتاب بپردازیم و ببینیم که در این کتاب چه درس‌ها و نکات آموزنده‌ای وجود دارد.

پنج ایده اصلی و اساسی کتاب سرسختی

 

کتاب سرسختی بر پنج محور اصلی استوار است که هر کدام از این محورها می‌تواند به تنهایی زندگی یک فرد را متحول کند. حال اگر کسی این هنر را داشته باشد که این پنج محور را به صورت همزمان به حرکت و چرخش درآورد، بدون شک موفق خواهد شد. این ۵ ایده به ترتیب در زیر آورده شده است:

سرسختی به این معنا است که یک هدف عالی و ارزشمند را در یک بازه زمانی طولانی مدت حفظ و دنبال کنید. یک هدف متعالی همان چیزی است که بیشترین علاقه را به آن دارید و همه هم و غمتان این است که آن هدف محقق شود. در واقع هدف متعالی یک قطب‌نما است که به تمام اهداف شما جهت می‌دهد و به آن‌ها معنا می‌بخشد.
الگوها و اُسوه‌های سرسختی دارای چهار دارایی روان‌شناختی باارزش هستند. این چهار دارایی، علاقه، تمرین، هدف و امید است.
انسان‌های سرسخت هیچ پروایی از تمرین و تجربه کردن ندارند. این افراد دوست دارند تجربه بیشتری داشته باشند و مطالب بیشتری یاد بگیرند.
اسوه‌ها و الگوهای سرسختی با روزهای سخت و پرمشقت و عصرهای پر از خستگی مشکلی ندارند. این افراد حتی از ناکامی‌ها، ناامیدی‌ها، شکست‌ها و چالش‌های خودشان هم رنج می‌برند. شاید حتی حاضر شوند برای رسیدن به هدف، خودشان را قربانی کنند؛ چون می‌دانند که آخر کار تلاش‌های آن‌ها سود بیشتری به سایر مردم می‌رساند.
اغلب اوقات، تصمیم‌های مهمی می‌گیریم و اهدافی برای خودمان تعیین می‌کنیم که می‌دانیم که این اهداف نیاز به سرسختی دارند. مطالعات نشان داده است که این اهداف و تصمیماتی که نیاز به سرسختی دارند، مربوط به هویت ما هستند.

 

درس‌هایی از کتاب سرسختی برای رسیدن به موفقیت

 

پتانسیل و توانایی‌های بالقوه ما یک بحث است ولی کارهایی که با استعدادها و توانایی‌های بالقوه خود انجام می‌دهیم، یک بحث کاملاً متفاوت است. مهم‌ترین چیزی که هر انسانی باید بداند این است که ما داریم تنها از بخشی از توانایی‌های خودمان استفاده می‌کنیم و ممکن است خیلی از استعدادها و توانمندی‌ها بدون اینکه کوچک‌ترین استفاده‌ای از آن‌ها شده باشد، همراه با انسان به دل خاک سپرده شود.

در ادامه این بخش از مقاله قصد داریم به نکات مهمی که در این کتاب وجود دارد بپردازیم. این نکات به ما کمک می‌کند که توانایی‌های بالقوه خودمان را بالفعل کنیم و به کمک این توانایی‌ها به اهداف متعالی خودمان برسیم.

افراد دوست دارند خودشان را در مورد کلید موفقیت گول بزنند

اگر وارد جامعه شوید و از افراد مختلف بخواهید که نظرشان را در مورد مسیر موفقیت بیان کنند و بگویند که برای رسیدن به موفقیت، استعداد ذاتی و شانس یا تلاش و کار سخت و سرسختی مهم‌تر است؟ اکثر افراد سخت‌کوشی و سرسختی را مهم‎‌تر از شانس و استعداد می‌دانند. این نظرسنجی در آمریکا برگزار شد و در نهایت 66 درصد از شرکت کنندگان سخت‌کوشی را انتخاب کردند.

نکته جالب این است که شاید افراد مختلف برای سخت‌کوشی و سرسختی اهمیت و احترام زیادی قائل باشند ولی در قلبشان افراد دارای استعداد ذاتی را ستایش می‌کنند. به عنوان مثال یک نوازنده دو قطعه موسیقی نواخت. این دو قطعه برای چند موسیقی‌دان پخش و به آن‌ها گفته شد که یک قطعه توسط یک نوازنده با استعداد ذاتی نواخته شده و قطعه دیگر توسط نوازنده‌ای نواخته شده که با تمرین و تکرار موسیقی را فراگرفته است. موسیقی‌دان‌ها قطعه‌ای را انتخاب کردند که توسط نوازنده دارای استعداد طبیعی نواخته شده بود. این در حالی است که هر دو قطعه توسط یک نوازنده نواخته شده بود.

این تنها نتیجه موجود نیست. مطالعات نشان داده است که اگر کارآفرینانی که با سرسختی و تجربه به مهارت کارآفرینی دست پیدا کرده‌اند با کارآفرینان دارای استعداد ذاتی رقابت کنند، در اغلب موارد کارآفرینان دارای استعداد ذاتی پیروز می‌شوند. کارآفرینان متکی به سخت‌کوشی و سرسختی باید سرمایه و تجربه بیشتری برای موفقیت و جلب توجه سرمایه‌گذاران داشته باشند. درسی که می‌توان از این بخش گرفت این است که:

وقتی افراد کسی را می‌بینند که دارای استعداد ذاتی است، ارزش زیادی برای او قائل می‌شوند و این ارزشی که برای او قائل می‌شوند خیلی بیشتر از ارزش و احترامی است که برای فردی سخت‌کوش و سرسخت قائل هستند.

 

تلاش و کوشش خیلی مهم‌تر از مهارت است

 

در کتاب سرسختی اثر آنجلا داکورث گفته می‌شود که اگر کسی بخواهد میزان مهارت خودش را در یک زمینه بسنجد باید استعداد خودش در آن حوزه را در تلاشی که می‌کند، ضرب کند. اکنون نتیجه این حاصل‌ضرب، مهارت شما را نشان می‌دهد. اگر مهارت خودتان را در تلاش که در آن زمینه می‌کنید، ضرب کنید حاصل این ضرب، دستاورد یا میزان موفقیت شما را نشان می‌دهد.

استعداد * تلاش = مهارت

مهارت * تلاش = دستاورد یا موفقیت

حال می‌خواهیم دو معادله فوق را با یک مثال توضیح دهیم:

یک ورزشکار بااستعداد مجبور است برای تمرین کردن، تلاش و کوشش کند و تن خود را به زحمت بیندازد تا بتواند تمرین کند و استعداد داشتن یا نداشتن او هیچ اهمیتی ندارد. اگر این ورزشکار خواهان مدال طلای المپیک باشد، هیچ چاره‌ای جز زحمت و تلاش ندارد.

اگر به تاریخ کشورهای مختلف نگاهی بیندازید متوجه خواهید شد که کسانی که تلاش و کوشش می‌کنند و سرسختی به خرج می‌دهند، به راحتی می‌توانند افرادی را که تنها به استعداد خودشان متکی هستند را پشت سر بگذارند. آنجلا داکورث نویسنده کتاب سرسختی می‌گوید:

افرادی که برای غلبه کردن به یک شخص فاقد استعداد می‌جنگند، در اغلب موارد با قدرت تلاش و کوشش روبرو می‌شوند.

به انجام کارهای روزمره‌ای که به آن‌ها علاقه دارید، متعهد باشید

 

اگر تمامی مطالب موفقیت را مطالعه کنید به این نتیجه خواهید رسید که اگر کسی می‌خواهد به موفقیت برسد باید همان کاری را انجام دهد که به آن علاقه و عشق دارد. در کتاب سرسختی هم این موضوع تأیید شده است ولی نویسنده این کتاب از مخاطبان خودش یک خواسته دارد و آن خواسته این است که باید به کارهایی که به انجام آن‌ها علاقه و عشق داریم، متعهد باشیم. این تعهد است که ما را به سمت موفقیت و پیروزی می‌رساند.

اگر می‌خواهید دلیل اهمیت این تعهد را بدانید بد نیست خلاصه کتاب اثر مرکب به قلم دارن هاردی را مطالعه کنید. دارن هاردی در این کتاب به شما خواهد گفت که چگونه کارهای کوچک و ریز در کنار هم جمع می‌شوند و در بلندمدت اثرات شگفت‌انگیز و بزرگ از خود به جای می‌گذارند.

بسیاری از افراد اهداف بزرگ و مهمی در زندگی خودشان دارند. به عنوان مثال می‌خواهند یک کسب و کار بزرگ و عالی راه اندازی کنند یا تبدیل به یک پزشک ماهر و حاذق شوند ولی فراموش می‌کنند که برای رسیدن به این اهداف بزرگ باید اهداف خرد و کوچک برای خودشان تعیین کنند:

اهداف بزرگ خیلی هیجان‌اگیز هستند ولی اگر کسی می‌خواهد چنین اهدافی را عملی کند باید در گام نخست اهداف کوچک برای خودش تعیین کند.

جالب است که آنجلا داکورث در کتاب سرسختی یک باور مهم را بیان می‌کند و و می‌گوید ما تنها زمانی می‌توانیم از پشتکار دم بزنیم که عاشق کاری باشیم که انجام می‌دهیم ولی عاشق بودن تنها فاکتور مهم نیست بلکه برای دستیابی به موفقیت باید عشق خود را حفظ کنیم. وی می‌گوید:

پشتکار یعنی کاری انجام دهید که عاشقش هستید اما عاشق بودن کافی نیست، عاشق ماندن هم خیلی اهمیت دارد.

 

تمرین هوشمندانه، رمز و کلید رسیدن به موفقیت است

 

تلاش و تمرین هوشمندانه به معنای تعیین اهداف هوشمندانه، روشن و شفاف است. این اهداف باید به گونه‌ای تعیین شود که در صورت لزوم بتوان آن‌‎ها را تغییر داد و اصلاح کرد. در کتاب سرسختی به روشنی بیان می‌شود که اهداف خودمان را باید به شکلی تعیین کنیم که به رشد و پیشرفت ما کمک کند.

تلاش غیرهوشمندانه به تلاشی گفته می‌شود که هیچ جهت و معنای خاصی ندارد و مشخص نیست که ما را به کدام سمت هدایت می‌کند. به عنوان مثال یک دونده را در نظر بگیرید که سال‌ها تلاش می‌کند در زمینه دویدن رشد و پیشرفت کند ولی تا زمانی که اهدافی روشن، شفاف و هوشمندانه برای خودش ترسیم نکند نمی‌تواند رشد و پیشرفت خاصی در زمینه دویدن احساس کند. به عنوان مثال یک دونده تلاش می‌کند که در هر بار دویدن 100 متر بیشتر بدود.

هدف، بهترین نیروی محرکه انگیزشی است

 

پژوهش‌های سال 2015 نشان می‌دهد که اگر افراد احساس کنند که دارند با کار و تلاش خود به نوعی به مردم کمک می‌کنند، احساس رضایت بیشتری می‌کنند. یکی از بهترین اهدافی که می‌توانیم برای رشد و پیشرفت و تلاش بیشتر پیش روی خودمان قرار دهیم، کمک به هم‌نوعان و انسان‌های دیگر است. البته کمک به دیگران یکی از راه‌های پایبندی به اهداف و سرسختی است. انگیزه‌ها و نیرو محرکه‌های زیادی وجود دارد که ما را به سمت اهداف و آرزوهایمان هدایت می‌کند.

معلمان و والدین باید به سخت‌کوشی و سرسختی بیشتر از استعداد ذاتی اهمیت بدهند

 

کودکان به شدت تحت تأثیر والدین، دوستان و معلمان خودشان هستند. به همین خاطر است که پدر و مادرها باید مراقب باشند و ببینند که فرزندانشان چه دوستانی برای خود انتخاب می‌کنند. پدر و مادرها و معلمان باید یک نکته تربیتی مهم را سرلوحه کار خود قرار دهند و آن نکته این است که باید برای سرسختی و سخت‌کوشی نسبت به استعداد ذاتی ارزش بیشتری قائل شوند.

اگر معلمان و پدر و مادرها بخواهند معیار خودشان برای تشویق و تربیت کردن فرزندان را، استعداد ذاتی قرار دهند، هیچ‌گاه فرزندان متوجه ارزش و اهمیت سخت‌کوشی نخواهد شد و به همین خاطر نمی‌تواند توانایی‌های بالقوه خودشان را بالفعل کنند. در حال حاضر در بسیاری از جوامع دقیقاً عکس این مسئله اتفاق می‌افتد.

مایک فاینبرگ و دیو لوین دو آموزگار آمریکایی بودند که در سال 1994 یک طرح به نام «دانش قدرت است» تدوین کردند. بر اساس این طرح، کودکان بر اساس تلاش و یادگیری، جایزه می‌گرفتند و تشویق آنان ارتباطی با استعداد ذاتی آنان نداشت. نتیجه طرح ورد بحث این بود که سطح علمی دانش آموزان حتی از میانگین ملی هم فراتر رفت و این موضوع نشان می‌دهد که چقدر اهمیت دارد که والدین فرزندان خود را به خاطر سخت‌کوشی و سرسختی تشویق کنند به آن‌ها بگویند که رشد و پیشرفت، شدنی و ممکن است.

 

امیدواری یکی از مهم‌ترین خصوصیات افراد سرسخت است

 

یکی از مهم‌ترین خصوصیاتی که در افراد سرسخت وجود دارد تسلیم نشدن است و همان‌طور که می‌دانید لازمه و اساس تسلیم نشدن این است که در هر لحظه امید خودمان را حفظ کنیم. هر موفقیتی که در این جهان حاصل شده از ثبات قدم و پایداری نشئت می‌گیرد و تنها کسی می‌تواند ثابت قدم باشد که امیدوار باشد و با هر شکست و تجربه تلخ امید خودش را از دست ندهد.

 

بهترین ترجمه کتاب سرسختی اثر آنجلا داکورث

 

این کتاب به دلیل مطالب ارزشمندی که در آن وجود دارد خیلی سریع مورد توجه اقشار مختلف به خصوص والدین و معلمان قرار گرفت و به همین خاطر مترجمان تلاش کردند که خیلی زود این کتاب را در اختیار مردمان کشور خودشان قرار دهند. سمانه سیدی یکی از مترجمان بااستعداد و توانمندی است که کتاب سرسختی را ترجمه کرد و آن را در اختیار نشر نوین قرار داد تا آن را منتشر کند و در اختیار مخاطبان و علاقمندان قرار دهد.

سخن پایانی

 

در این مقاله تلاش کردیم که یک خلاصه عالی از کتاب سرسختی اثر آنجلا داکورث ارائه دهیم. اصلی‌ترین درسی که می‌توان از این کتاب ارزشمند گرفت این است که با سرسختی، قاطعیت، عزم راسخ، اشتیاق و پشتکار می‌توان بر بسیاری از موانع غلبه کرد و افرادی که صرفاً به استعداد ذاتی خود متکی هستند را پشت سر گذاشت. در صورتی که از محتوای این مقاله خوشتان آمد و برایتان آموزنده بود پیشنهاد می‌شود خلاصه کتاب شیب اثر ست گودین را مطالعه کنید.

آیا تاکنون کتاب سرسختی را مطالعه کرده‌اید؟ نظرتان در مورد این کتاب چیست؟ چه درسی از این کتاب گرفته‌اید؟ تاکنون چه کتابی خوانده‌اید که شما را به رشد و پیشرفت تشویق کند و برای سخت‌کوشی ارزش زیادی قائل شود؟ لطفاً نظرات خودتان را با ما و سایر کاربران آکادمی نسیم سبحان به اشتراک بگذارید.

 

لطفاً نظرها، پیشنهادها و پاسخ خود را با ما و سایر همراهان آکادمی نسیم سبحان در بخش نظرات (زیر همین مقاله) به اشتراک بگذارید.