خلاصه کتاب شش ستون عزت نفس : نوشته ناتانائیل برندن

معرفی و خلاصه کتاب شش ستون عزت نفس : نوشته ناتانائیل برندن

 

برندن توی این کتاب عزت نفس رو متاثر از عوامل درونی و بیرونی می‌دونه و نقش این عوامل درونی و بیرونی بررسی کرده که خوندنش رو به همه توصیه می‌کنیم. این کتاب ۶ اصل مهم برای داشتن عزت نفس رو بیان می‌کنه و بهمون یاد میده چطور اون‌ها رو تقویت کنیم تا عزت نفس رو در خودمون بالا ببریم و به رشد شخصیتی برسیم.

 

 

خلاصه متنی رایگان کتاب شش ستون عزت نفس

 

احتمالا تا الان تو وبلاگ‌ها و وبسایت‌های مختلف و همینطور مجلات تیترهایی با این مضمون دیدین:

10 روش برای افزایش عزت نفس، 5 راز به دست آوردن اعتماد به نفس. از این جور مقاله‌ها خیلی پیدا میشه. خیلی از مدرس‌های توسعه فردی ادعا می‌کنن که راز افزایش عزت نفس رو میدونن. اما حالا عزت نفس اصلاً چیه؟ عزت نفس سیستم ایمنی خودآگاهیه که برامون قدرت، مقاومت و توانایی احیا به همراه داره.

عزت نفس یه جورایی مثل سیستم ایمنی بدنمونه که برای مقابله با مشکالت زندگیمون بهش نیاز داریم. ناتانیل براندن یه مثال جالبی میزنه. میگه ما میدونیم که کلسیم باعث تقویت دندان‌ها و استخوان‌هامون میشه. وجود کلسیم برای داشتن یه بدن سالم ضروریه. عزت نفس هم دقیقا برای داشتن روان سالم ضروریه. درسته ما فقط به خاطر کمبود کلسیم نمی‌میریم، اما ادامه زندگی برامون خیلی سخت میشه. از اون طرف ما برای زنده موندن به عزت نفس نیاز نداریم ولی نمی‌تونیم بدون اون راحت زندگی کنیم.

حالا می‌پرسین اصلا زندگی راحت چه ربطی به عزت نفس داره؟ راستش انتظارایی که ما از توانمندی‌ها و قابلیتامون داریم، بر اساس میزان عزت نفسمون شکل می‌گیرن. هر چی ما عزت نفسمون بالاتر باشه، باور می‌کنیم که توانایی بالایی برای انجام کارها داریم، وقتی هم که به این باور برسیم، تموم تلاشمون رو می‌کنیم تا عملکرد خوبی داشته باشیم. اینجوری می‌تونیم زندگی خوبی داشته باشیم.

 

 

براندن برای مثال میاد داستان یکی از مراجعینش رو میگه که برای ترک اعتیاد به الکل پیش اون اومده بود

 

اون معمار توانایی بود که قرار بود به یه موفقیت شغلی بزرگی برسه، ولی به جای اینکه از این قضیه خوش حال باشه، مضطرب و نگران بود و فکر می‌کرد که مستحق اون جایگاه نیست. همین کمبود عزت نفس باعث شده بود که توانایی‌هاشو دست کم بگیره و ناچیز بدونه. در نتیجه احساس میکرد که از پس این کار برنمیاد. بعدش برای آروم کردن خودش رفته بود سمت مصرف مشروبات الکلی.

بعد از مدتی همین اعتیاد به الکل باعث شد که شغلش رو از دست بده و فقط به خاطر نداشتن عزت نفس زندگیش از هم بپاشه. هممون حق داریم که شاد باشیم، اما دستیابی به شادی نیاز به عزت نفس بالا داره. از اون طرف وقتی ما شاد نیستیم و شاد بودنو نادیده می‌گیریم مشخصه که عزت نفس پایینی داریم.

یکی دیگه از مراجعین براندن زن جوانی بود که همیشه عاشق مردای متاهلی میشد که اصلا بهش اهمیتی نمیدادن. براندن معتقد بود که این مشکل ریشه تو گذشته اش داره. پدرش وقتی بچه بود، اونا رو ترک کرد و مادرش اونو مقصر این اتفاق می‌دونست.

این اتفاق باعث شده بود که احساس کنه لیاقت عشق رو نداره. همین عامل باعث شده بود عزت نفسش پایین بیاد و با مردای متاهلی رابطه برقرار کنه که همیشه ترکش میکردن. در واقع، این مراجع باور کرده بود که لیاقت عشق رو نداره و همین مشکالت بزرگتری براش ایجاد کرده بود.

اگه عزت نفس بالایی داشته باشیم، برای خودمون مشکل و دردسر درست نمی‌کنیم و عکس العمل بهتری در مقابل مشکالت از خودمون نشون میدیم. روانشناسا توی یه مطالعه علمی ‌متوجه شدن که عزت نفس بالا خیلی میتونه روی رویارویی با مشکالت تاثیر داشته باشه. توی یه آزمایش اونا اومدن به شرکت کننده‌هایی با میزان عزت نفس متفاوت، چند تا مسئله غیرقابل حل دادن. نتایج نشون داد که افرادی که عزت نفس بالاتری داشتن بیشتر برای حل این مسائل تلاش کردن و دووم آوردن. حالا حتما میپرسین خب چی کار کنیم تا عزت نفسمون قوی بشه؟ در ادامه این خالصه کتاب شش روش بهتون معرفی می‌کنم که برای افزایش اعتماد به نفس بهتون کمک می‌کنن.

 

 

ستون اول: آگاهانه زندگی کنید

 

افزایش عزت نفس ارتباط مستقیمی ‌با آ گاهانه زندگی کردن داره. این موضوع خیلیم چیز عجیبی نیست. زندگی آگاهانه یعنی این که بین واقعیت، تفسیر و احساساتمون تمایز قائل بشیم. بذارین براتون یه مثال بزنم تا کامل متوجه بشین. فرض کنین شما یهو نگاه به همسرتون می‌کنین و می‌بینین که اخم کرده. خب این میشه واقعیت. بعدش فکر می‌کنین که عصبانیه. این میشه تفسیرتون از واقعیت. و در نتیجه ناراحت میشین که میشه جنبه سوم یعنی احساسات.

حالا یه لحظه با خودتون فکر کنین که اصلاً شاید شما حالت چهرش رو اشتباه دیدین و اون واقعا تو اون لحظه اخم نکرده بوده. اگه بتونین اینجوری به قضیه نگاه کنین، میتونین یه تفسیر درست از واقعیت داشته باشین و واکنش احساسی درستی نشون بدین. ناتانیل براندن دو تا تمرین برای زندگی آگاهانه به ما پیشنهاد میده: اول اینکه سعی کنین در طول روز اینجور سوالی از خودتون بپرسین. حسم در حال حاضر چیه؟ چرا حسم اینجوریه؟ آیا رفتارم با حسم منطبقه؟ قبل از این که تمرین دوم رو بگم باید این سوال رو ازتون بپرسم.

تا حالا شده 4 ساعت با تمرکز کامل بدون اینکه تلگرام و اینستاگرام رو چک کنین رو یه موضوع کار کنین؟ اگه میخواین آگاهانه زندگی کنین، شما اول باید به این درک برسین که فرصت محدودی برای زندگی دارین. اگه وقت خودتونو با شبکه‌های اجتماعی تلف کنین، فرصتی برای انجام کارای مهم‌تر ندارین. حالا حستون به این قضیه چیه؟ حس خوبی بهتون دست داد؟ اگه نه پس باید رفتارتون رو با حستون منطبق کنین و سعی کنین از این به بعد آگاهانه زندگی کنین.

 

 

ستون دوم و سوم: خودتونو بپذیرین و نسبت به خودتون مسئولیت پذیر باشین.

 

گه این دو مورد رو در خودمون تقویت کنیم، عزت نفسمون افزایش پیدا میکنه. اینکه گفتم خودتون رو بپذیرین، یعنی مثال اگه لکنت زبون دارین اینو بپذیرین و سعی نکنین که مثل بقیه باشین. البته باید حواستون به این نکته باشه که این پذیرش خودتون تبدیل نشه به یه مجوز برای کارای بدتون. برای مثال، بدقولی کنین و دیر سر قرار برسین یا پروژتون رو دیر تحویل بدین و بگین خب دیگه من اینجوریم و خودمو پذیرفتم. پذیرش خود یعنی باید بگردین دنبال دلایلی اصلی که باعث این کارا میشن.

اگه شما چرایی رفتارتون رو بپذیرین، دیگه تکرارش نمی‌کنین. حالا شاید بپرسین که خب اگه ما رفتار الانمون رو بپذیریم، آیا این باعث مقاومت در برابر تغییر نمیشه؟ جواب اینه که اگه شما خودتون رو همینجوری که هستین نپذیرین، اصلاً انگیزه‌ای برای تغییر و رشد کردن پیدا نمی‌کنین؛ چون همش دارین سعی می‌کنین که ایراداتون رو بپوشونین. اما اگه خودتون رو بپذیرین، باعث میشه که شما قبول کنین که ایرادایی دارین و اون موقع برای بهتر شدن اقدام می‌کنین. وقتی خودتون رو بپذیرین، باعث میشه که نسبت به خودتون حس مسئولیت پذیری داشته باشین.

مسئولیت پذیری نسبت به خودتون یعنی سرنوشتتون رو به دست بگیرین و برای خودتون ارزش قائل باشین. یعنی به جای مقصر دونستن بقیه روی مشکلات خودتون وقت بذارین و برای اتفاقایی که پیش اومده، درون خودتون دنبال دلیل باشین. حالا می‌خوام سه نکته برای اینکه بتونین این حس رو تقویت کنین بهتون بگم.

هر وقت مشکلی براتون پیش اومد، از خودتون بپرسین من چه کاری از دستم برمیاد؟
هیچ وقت از جمله‌هایی مثل اون منو مجبور کرد یا من اگه جای اون بودم این کارو نمی‌کردم استفاده نکنین.
این که هیچ وقت فراموش نکنین که فقط خودتون مسئول خوش حال کردن خودتونین نه هیچ کس دیگه ای.

 

ستون چهارم: ابراز وجود کنین

 

ممکنه بعضیامون اینو تو مدرسه تجربه کرده باشیم. معلم یه سوال میپرسه و ما با این که جوابو میدونیم، دست بلند نمی‌کنیم. چون می‌ترسیم که نکنه اشتباه باشه و بقیه ما رو مسخره کنن یا چیزی بگیم که بقیه ما رو قضاوت کنن. ما از ابراز وجود می‌ترسیم و این تاثیر مستقیمی ‌روی کاهش عزت نفسمون داره.

این ترس متاسفانه غریزیه و سد محکمیه در برابر عزت نفس. حالا چطوری این توانایی رو به دست بیاریم؟ خیلی ساده هست، شما فقط کافیه سعی کنین خودتون باشین و قبول کنین که اعتقاداتتون مهمه.

برای مثال فرض کنین رئیستون موضوعی رو مطرح میکنه که شما باهاش مخالفین. توی این موقعیت خیلی راحت و با احترام کامل نظر مخالفتون رو بگین و ترس رو بذارین کنار. اینجوری حس رضایت از خودتون بهتون دست میده و عزت نفستون تقویت میشه.

 

 

ستون پنجم و ششم: زندگی هدفمند داشته باشین و انسجام درونی رو تمرین کنین

 

زندگی هدفمند یعنی چی؟ بذارین براتون با یه مثال توضیح بدم. فرض کنین شما صبح از خواب بلند میشین و به سر کار میرین. اونجا مشغول انجام کارای روتین میشین و وقتی به خونه برمیگردین سرگرم کارای معمولی مثل تلویزیون دیدن میشین تا موقعی که بخواین بخوابین. و دوباره فردا به همین صورت تکرار میشه و همینطور روزای بعدی. کاملاً مشخصه که این زندگی یه زندگی بی هدفه. زندگی هدفمند یعنی در کنار اون کارایی که انجام میدین یه هدفی رو هم دنبال کنین.

برای مثال در مورد یه موضوع خاص مثل فلسفه کتاب بخونین و اطلاعاتتون رو بالا ببرین یا یه مهارت خاص مثل فروش رو یاد بگیرین. از خودتون بپرسین چی می‌خوام و به کجا میخوام برسم؟ با پرسیدن این سوال می‌تونین زندگی هدفمند رو شروع کنین. اما خب همین به تنهایی کافی نیست شما باید به راهتون ادامه بدین تا پیشرفت کنین.

جک آرزو داشت که نویسنده بشه. ولی به جای اینکه کم کم مهارت‌های خودشو بهبود بده، صبر کرد تا وقتی که احساس آمادگی کنه. خب حالا فکر می‌کنین که جک به آرزوش رسید؟ معلومه که نه. جک هدفشو تعیین کرده بود، اما هیچ کاری برای رسیدن به هدفش انجام نداد. عزت نفستون بستگی به اقدام‌هاتون در جهت رسیدن به هدفتون داره. علاوه بر زندگی هدفمند، باید حرف و عملتون با هم هماهنگ باشن. به این میگن انسجام درونی.

 

 

انسجام درونی یعنی مثلاً سر قولی که دادین بمونین یا همیشه حقیقت رو بگین حتی اگه به ضررتون باشه

 

بی وفایی و دورویی نشونه‌های کمبود انسجام درونیه. راستش با توجه به شرایط الان جامعه، این ستون ممکنه سخت‌ترین ستون برای عزت نفس باشه. معمولاً تو جامعه الان اصول اخلاقی رعایت نمیشه و بیشتر افراد به هم بدبینن و اعتماد نمی‌کنن. ولی شما نباید اجازه بدین که انسجام درونی تون تحت تاثیر محیط و جامعه قرار بگیره.

خب شش ستون عزت نفس رو با هم بررسی کردیم، اما یه عامل دیگه‌ای که به شدت روی عزت نفس ما تاثیر داره، طرز رفتار پدر و مادرمون با ماست. توی مطالعه‌ای که استنلی کوپر اسمیت انجام داد، متوجه شد طبقه اجتماعی یا اقتصادی، سطح تحصیلات و جایگاه جغرافیایی تاثیری روی عزت نفس کودکان ندارن، اما کیفیت رفتار پدر و مادر با کودک تاثیر مستقیمی‌ روی افزایش یا کاهش عزت نفس کودک داره.

 

 

حالا سوال اینجاست که پدر و مادر چجوری میتونن عزت نفس رو توی فرزندانشون افزایش بدن؟

 

اول این که پدر و مادر باید طرز فکر و احساسات بچه‌هاشون رو قبول کنن جوری که اونا متوجه بشنکه برای پدر و مادرشون با ارزشن.
دوم اینکه خود پدر و مادر باید عزت نفس بالایی رو داشته باشن تا بچه‌ها از اونا الگو بگیرن.
سوم باید مرز واضحی رو برای بچه‌هاشون مشخص کنن تا بچه‌هاشون احساس کنن که حریم شخصی امنی دارن. اگه پدر و مادر باعث بشن که فرزندشون باور کنه مشکل داره، عزت نفسش شدیدا کاهش پیدا میکنه.
علاوه بر پدر و مادر، مدرسه و برخورد معلم با کودکان هم روی عزت نفس اونا تاثیر داره. اگه معلمی ‌به توانایی‌های کودکان توی یه مهارت خاص باور داشته باشه، این باور میتونه تبدیل به واقعیت بشه. معلم نباید از تشویق و تنبیه برای انگیزه دادن به بچه‌ها استفاده کنه. معلمی‌ موفقه که عزت نفس بچه‌ها رو بر اساس واقعیت پرورش بده. معلم باید به بچه‌ها بازخورد سازنده بده تا اونا برای رشد و موفقیت تشویق بشن.

خب این قسمت مربوط میشه به مدیران شرکت‌ها و رهبرای کسب و کار. تحقیقات نشون دادن که تقویت عزت نفس کارکنان تاثیر زیادی روی بهره وری اونا و عملکرد شرکت داره و باعث افزایش خلاقیت و نوآوری در شرکت میشه.

 

 

ناتانیل براندن 4 راه پیشنهاد میده که میتونین از اونا برای افزایش عزت نفس کارکنانتون استفاده کنین:

 

یک اینکه به کارکنانتون بازخورد بدین که نقاط قوتشون رو تقویت کنن. این کار باعث میشه احساس خوبی نسبت به خودشون داشته باشن و برای حل مشکلات بزرگتر اعتماد به نفس داشته باشن.
دوم اینکه بهشون فضای عمل بیشتری بدین و اجازه بدین که ایده‌هاشون رو اجرایی کنن.
سوم اینکه اگه با کارمنداتون بد یا ناعادلانه برخورد کردین، ازشون عذرخواهی کنین.
در آخر اجازه بدین که کارکنانتون با شما مخالفت کنن. جرئت بیان نظر مخالف رو ازشون نگیرین.
خب حالا بیاین در آخر با هم تیتر وار شش ستون عزت نفس رو مرور کنیم:

آگاهانه زندگی کنین
خودتونو بپذیرین
نسبت به خودتون مسئولیت پذیری داشته باشین
ابراز وجود کنین
زندگی هدفمندی داشته باشین
انسجام درونی رو تمرین کنین

 

لطفاً نظرها، پیشنهادها و پاسخ خود را با ما و سایر همراهان آکادمی نسیم سبحان در بخش نظرات (زیر همین مقاله) به اشتراک بگذارید.

1 دیدگاه در “خلاصه کتاب شش ستون عزت نفس : نوشته ناتانائیل برندن

  • maryambayat5566 گفت:

    برای داشتن عزت نفس باید خودتو قبول داشته باشی وهمون که هستی باشی ولی خودت را پیشرفت بدهی که اون عیب هات رفع بشه رشد بدی و خودت تغییر بدی

دیدگاه خود را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.