خلاصه کتاب هنر رزم : نوشته: سان زو

معرفی و خلاصه کتاب هنر رزم : نوشته: سان زو

 

? سان تزو ژنرال، نویسنده و فیلسوف باستانی چینه و توی این کتاب تعالیم مربوط به رزم و جنگ رو بیان کرده. این کتاب اولین کتابیه که درباره استراتژی‌های نظامی نوشته شده و جالب اینجاست که توصیه‌ها و تعالیمش در دنیای کسب و کار امروز هم کاربرد داره! ? برای همین گوش دادن به این خلاصه کتاب رو به همه مدیران و رهبران کسب و کارها که می‌خوان تو عرصه رقابت پیروز بشن، توصیه می‌کنیم.

 

 

خلاصه متنی رایگان کتاب هنر رزم

 

اگه تو کشوری جنگ بشه، همه مردم برای بقای خودشون و حفظ امنیت با تموم وجودشون مبارزه میکنن

اینجا دانش جنگ کمک میکنه تا با یه برنامه ریزی درست کشور در امان بمونه. مطمئنا تو یه مبارزه فرمانده ای که از قبل برای حمله ها برنامه ریزی کرده، در مقابل فرمانده ای که اصلاً برنامه‌ای نداره پیروز میشه.

سان زو میگه علاوه بر برنامه ریزی باید در هفت مورد خودتون رو با دشمن مقایسه کنین. اون موقع می‌تونین خیلی راحت نتیجه مبارزه رو پیش بینی کنین:

سربازای کدوم یکی از فرمانده‌ها حاضرن از تموم دستوراش اطاعت کنن، حتی اگه پای جونشون وسط باشه.
توانایی و قابلیت های کدوم فرمانده بیشتره؟
شرایط آب و هوایی و جغرافیایی برای کدوم گروه بهتره؟
کدوم فرمانده از همه بیشتر روی نظم افرادش حساسه؟
کدوم یکی ارتش قوی‌تری داره؟
کدوم یکی افرادش آموزش بیشتری دیدن؟
کدوم یکی تو دادن پاداش و مجازات کردن افرادش باثبات و منظم تره؟
این مقایسه باعث میشه تا نقاط ضعف و نقاط قوت حریفتون رو کامل شناسایی کنین. اون موقع می‌تونین بهتر برنامه ریزی کنین. یادتون باشه که اگه خودتون و ارتشتون رو خوب بشناسین، پیروزی‌توی جنگ قطعیه!

 

 

این رو یادتون باشه که یه فرمانده موفق فقط توی جنگ‌هایی شرکت میکنه که تا حدی مطمئنه که پیروز میشه

 

اما یه فرمانده ناموفق، با ترس وارد هر جنگی میشه و بعدش به این فکر میکنه که چجوری باید پیروز بشه. یه فرمانده ماهر از جنگی که احتمال شکست در اون وجود داره اجتناب میکنه، به خاطر همین هیچ‌وقت شکست نمی‌خوره.

اما خب حتی ماهرترین فرمانده‌ها هم نمی‌تونن دقیقا مشخص کنن که کی پیروز میشن. پیش‌بینی توی جنگ خیلی سخته.

چون همیشه باید دنبال یه فرصت باشی تا بتونی ازش استفاده کنی و پیروز بشی. سان زو معتقده برای پیروزی، 5 قانون یا اصل مهم وجود داره:

باید بدونین که کی بجنگین و کی دست از جنگیدن بردارین. 2
باید بدونین که چجوری با نیروهایی که سطحشون از شما بالاتر یا حتی پایین‌تره، مقابله کنین.
ارتشتون باید جنگنده یکپارچه و منظم باشه.
باید همیشه برای مبارزه آماده باشین تا بتونین از کوچکترین فرصت‌ها استفاده کنین و دشمن رو غافلگیر کنین.
شما به عنوان یه فرمانده باید آزادی عمل داشته باشین و بتونین بدون دخالت حاکمیت به نیروهای خودتون دستور بدین.
در کنار این‌ها حتما به این سه نکته هم توجه کنین تا شانس پیروز شدنتون بیشتر بیشتر بشه:

فقط وقتی که می‌دونین از دشمن برترین حمله کنین. اول نقطه ضعف‌های دشمن رو بشناسین و بعد دقیقاً به همون نقطه ضعفا حمله کنین. وقتی می‌بینین که دشمنتون برای جنگیدن مشتاقه، وارد جنگ نشین.
هیچ وقت با خشم و عصبانیت وارد جنگ نشین.
سعی کنین از تله‌های دشمن دوری کنین. هیچ وقت لشکرتون رو جاهایی نبرین که امکان رسوندن تدارکات به اونا وجود نداشته باشه. از مستقر شدن توی مکانایی که دقیقا موقعیت زمینی اون مکان رو نمی‌دونین اجتناب کنین.

 

هزینه‌های ارتش خیلی زیاده

 

یه جنگ طولانی مدت میتونه منابع هر کشوری رو از بین ببره و اونو ضعیف کنه. پس برای یه پیروزی سریع هدف گذاری کنین و از مبارزه‌های طولانی مدت دوری کنین. از محاصره شهرایی که دورشون دیوار کشیده شده خودداری کنین.

چون اینجور نبردها معمولا چندین ماه طول میکشه و علاوه بر این که منابع زیادی از دست میره، خیلی از جنگجوها هم بیهوده کشته میشن.

بهترین راهی که میتونین هزینه‌های جنگ رو کاهش بدین، اینه که کل ارتش و شهر دشمن رو تسخیر کنین، بدون اینکه صدمه‌ای به اون وارد بشه. یه فرمانده ماهر بدون اینکه جنگی رو شروع کنه دشمن رو تسلیم میکنه.

این کار اصطلاحاً حمله از طریق تدابیر جنگی شناخته میشه.

بهترین روش برای اینکه از منابع خودتون محافظت کنین، اینه که منابع رو از دشمن بگیرین. این کار رو می‌تونین با جست و جوی محلی و تقویت کردن نیروهای خودتون با سلاح‌های دشمن، زره‌ها و مردان دشمن انجام بدین. این کار باعث میشه تو تامین هزینه‌ها و مهمات صرفه جویی بشه.

اگه جنگ‌های چریکی و تک به تک بتونه به جنگ خاتمه بده باید از نفوذی‌ها و جاسوساتون استفاده کنین. اونا میتونن اطلاعات زیادی در مورد دشمن بهتون بدن و از اون طرف، اطلاعات غلطی رو در اختیار دشمن بذارن.

سعی کنین با جاسوساتون رابطه صمیمی داشته باشین و به اونا پاداش بدین. اونا میتونن از جنگای طولانی مدت جلوگیری کنن.

یک اصل مهم در هنر جنگیدن، فریب دادن دشمنه. شما باید همیشه سعی کنین دشمنتون رو سردرگم کنین. برای مثال، ارتشتون رو به ظاهر بی‌نظم نشون بدین، یا وقتی می‌خواین حمله کنین، جوری نشون بدین که انگاری اصلاً قصد چنین کاری رو ندارین.

دشمنتون رو بازی بدین. اگه می‌بینین عصبانیه، تحریکش کنین. اگه تدارکات خوبی داره، سعی کنید اقداماتی بکنید که گرسنگی به اردوگاهشون بیاد. اگه بی سر و صدا وایستاده، مجبورش کنین که حرکت کنه. اگه دیدید دشمن داره جلو میاد، براش تله بذارین.

 

 

اگه میخواد عقب نشینی کنه دمار از روزگارش دربیارین

 

یه فرمانده ماهر ابتکار عمل رو به دست میگیره. دشمنتون رو مجبور کنین تا نقاط ضعفشو نشون بده و بعد سریع به همون نقاط ضعف حمله کنین. کاری کنین که تردید داشته باشه که از کدوم طرف می‌خواین بهش حمله کنین.

اینجوری مجبور میشه نیروهاش رو پخش کنه. با این کار نه تنها تعدادشون در هر قسمت کم میشه، بلکه توی آماده شدن برای حملات هم ضعیف اقدام میکنن و شما می‌تونین به راحتی پیروز بشین.

یه فرمانده خوب میدونه که همیشه شرایطی پیش میاد که نمیشه طبق برنامه ابتدایی اونا رو مدیریت کرد. در حقیقت شما باید بسته به شرایطی که پیش میاد برنامه‌تون رو به روزرسانی کنین.

همونجوری که آب مسیرش رو به شکل زمینی که روی اون حرکت میکنه درمیاره، شما هم باید با شرایطی که دشمن به وجود میاره سازگار بشین. نوع زمین و موقعیت جغرافیایی اونو کاملا بررسی کنین و معایب و مزایاش رو پیدا کنین.

برای مبارزه هیچ وقت از ارتفاعات بالا نرین و حتما خالف جهت آب حرکت کنین و از آب و پناهگاه دوری کنین. از مکان‌هایی که صخره‌های بلند و خطرناک، مسیرای تنگ و باریک یا باتلاق و مرداب دارن دوری کنین.

توی این مکان‌های اشتباه، یه نفر میتونه همه ارتش رو از بین ببره. دشمنتون رو با دقت بررسی کنین؛ وقتی می‌بینین که سربازای دشمن در حالت ایستاده روی نیزه‌هاشون خم میشن، یعنی به خاطر گرسنگی ضعیف شدن.

وقتی سربازا برای پیدا کردن آب فرستاده میشن و اول خودشون رو سیراب میکنن، یعنی ارتش دشمن شدیدا تشنه است.

وقتیم که شروع میکنن به خوردن گاو و گوسفنداشون و یه جوری رفتار میکنن که انگاری نمیخوان به چادراشون برگردن، بدونین که قراره تا پای جونشون مبارزه کنن.

 

 

برای اینکه بتونین جنگ رو با موفقیت ادامه بدین

 

باید سربازاتون رو به شدت کنترل کنین. اونا رو توی تردید و بلاتکلیفی نگه دارین. مجبورشون کنین تا پای جونشون بجنگن. مدیریت و کنترل یه ارتش بزرگ هیچ فرقی با مدیریت یه ارتش کوچیک نداره.

باید سربازای خودتون رو به دسته‌های کوچیک‌تری تقسیم کنین و بعد با استفاده از طبل، ناقوس یا آتیش اونا رو کنترل کنین. کاری کنید که سربازاتون با هم حرکت کنن، اینجوری نه ترسوها میل دارن که عقب نشینی کنن و نه سربازای شجاع تنها میمونن.

سربازاتون رو به اندازه فرزندتون عزیز بدونین.

اینجوری اونا بهتون وفادار میمونن و تا پای جونشون مبارزه میکنن.

برای پیروز شدن، سربازاتون باید نظم و انضباط شدیدی داشته باشن. اما برای این که این نظم و انضباط موثر باشه، باید سربازا دلبسته شما بشن. پس در حالی که دارین اونا رو با نظم و تنبیه کنترل می‌کنین، رفتار انسانی داشته باشین.

 

 

سربازاتون رو از برنامه‌ها مطلع نکنین و مرتب برنامه رو تغییر بدین.

 

اینجوری هم برای سربازای خودتون و هم برای دشمن درگیری ذهنی ایجاد می‌کنین.

وقتی وضعیت خوبه، به سربازا هم این موضوع رو اطلاع بدین، اما وقتی وضعیت بده اونا رو در جریان نذارین. سربازا رو در موقعیت‌های سختی قرار بدین که راه فراری نداشته باشن.

اینجوری ترسشون از بین میره و با حداکثر توانشون می‌جنگن.

خب حالا بیاین خیلی خلاصه نکاتی که یاد گرفتیم رو مرور کنیم: برنامه‌ریزی و مقایسه ارتشتون با ارتش دشمن باعث پیروزی میشه. خودتون رو در برابر شکست مقاوم کنین و منتظر یه فرصت برای پیروزی باشین.

منابع خودتون رو با استفاده از تدابیر جنگی جست و جو و جاسوسی صرفه جویی کنین. تا جای ممکن دشمنتون رو فریب بدین. نوع زمین و دشمن رو کامل بررسی کنین و خودتون رو با اون شرایط سازگار کنین. سربازاتون رو به شدت کنترل کنین، اونا رو تو تردید و بلاتکلیفی نگه دارین و مجبورشون کنین با تموم وجودشون بجنگن.

 

لطفاً نظرها، پیشنهادها و پاسخ خود را با ما و سایر همراهان آکادمی نسیم سبحان در بخش نظرات (زیر همین مقاله) به اشتراک بگذارید.

دیدگاه خود را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.